جدول جو
جدول جو

معنی تبه حالی - جستجوی لغت در جدول جو

تبه حالی
(تَ بَهْ)
تباه حالی. بدحالی. به روز بلاافتادگی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
ضعف، سستی
فرهنگ فارسی عمید
(تَ بَهْ)
تباه حال. حال تباه. بدحال. حال تبه. رجوع به تباه و تبه و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(تَ بَهْ)
تباه نامی. رجوع به تباه نامی شود
لغت نامه دهخدا
(تَ بَهْ)
تباه کاری:
زود میرند از تبه کاری
چه سفیدیست در سیه کاری.
مکتبی.
رجوع به تباهکاری شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
فقر و تنگدستی و تهی دستی و مسکنت و درویشی و نکبت و بدبختی. (ناظم الاطباء). سختی. رنج:
ای مانده بکوری و تنگحالی
بر من ز چه همواره بد سگالی ؟
ناصرخسرو.
به تنگ آمد شبی از تنگ حالی
که بود آن شب براو مانند سالی.
نظامی.
رجوع به تنگ حال و تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(تَ بَهْ رَ)
بداندیشه. بدرای. تباه رای. تباه خرد:
مغان تبه رای ناشسته روی
بدیر آمدند از در و دشت و کوی.
(بوستان).
رجوع به تباه و تبه و دیگر ترکیبهای این دو و تباه رای شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تبه حال
تصویر تبه حال
بد حال، حال تباه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
به ستوهی اکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تن آسانی، تن پروری، رخوت، سستی، ضعف، فتور، کسالت، وهن
متضاد: توانمندی، بی عرضگی، وارفتگی، بی دلی، خمودی
متضاد: زنده دلی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
الخمول
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
Lifelessness, Cheerlessness, Sluggishness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
découragement, manque de vie, léthargie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
چاله تله که فرار پرنده ی به دام افتاده از آن ناممکن است
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
уныние , бессилие , вялость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
元気がない , 死 , 鈍重さ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
بی حالی، بی قراری
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
بے حوصلگی , بے حالی , سستی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
হতাশা , জীবণহীনতা , আলস্যতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
huzuni, ukosefu wa maisha, uvivu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
umutsuzluk, ruhsuzluk, uyuşukluk
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
무기력 , 생명 없음 , 느릿함
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
निराशा , जीवनहीनता , सुस्ती
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
יאוש , חֻסְרֵי חַיִּ, אִטִיוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
Mutlosigkeit, Lebenslosigkeit, Trägheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
keputusasaan, ketidakberhidupan, kelesuan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
สิ้นหวัง , ขาดชีวิต , ความเฉื่อยชา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
moedeloosheid, levenloosheid, traagheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
scoraggiamento, mancanza di vita, fiacchezza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
desânimo, falta de vida, lentidão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
沮丧 , 死气沉沉 , 慢性
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
zniechęcenie, brak życia, ociężałość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
зневіра , безжиттєвість , млявість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی حالی
تصویر بی حالی
desánimo, falta de vida, lentitud
دیکشنری فارسی به اسپانیایی